پس از حسنک

چون [حسنک]* را از کران بازار عاشقان درآوردند و میان شارستان رسید، میکائیل* بدانجا اسب بداشته بود، پذیرۀ وی آمد، وی را مؤاجر* خواند و دشنامهای زشت داد. حسنک در وی ننگریست و هیچ جواب نداد، عامۀ مردم او را لعنت کردند بدین حرکت ناشیرین که کرد و از آن زشتیها که بر زبان راند، و پس از حسنک این میکائیل...بسیار بلاها دید و محنتها کشید و امروز یرجای است و بعبادت و قرآن خواندن مشغول است....

مدتی پیش در جلسه شورای شهر و شهردار شهر وزوان در حالی که دو نفر از اعضای شورای شهر از حق قانونی خود بهره برده بودند و به مواردی اشاره کرده بودند که در شهر وزوان از مشکلات برجسته و قابل اغماض به شمار می آید، تعدادی از «متشخّصین» محل با برنامه از پیش تعیین شده وارد جلسه می شوند و جلسه را به نام دو نفر عضو شورا و به کام کسانی که تشکیل جلسه مزبور به مذاق حالی و مالیشان خوش نمی آمده مختل می کنند. و در این میان اوضاع را به نحوی پیش می برند که دو عضو شورا را در مقابل شهردار شهر قرار دهند. و بعد از پایان ماجرا با شایعه پراکنی ماجرا را بر علیه دو عضو شورا جهت می دهند و گفته های ناسزایی را نیز به یکی از اعضای شورا منسوب می کنند و جو عمومی را به سود خود و به زیان این دو عضو شورا بر هم می زنند. 

پس از این ماجرا و متشنج کردن جو عمومی عده ای طی نامه ای، خواستار نشستی شدند که در آن مسائل به وجود آمده میان شورا و شهردار با مردم در میان گذاشته شود و با دید جمعی مسائل به نحوی مرتفع شود. 

در جلسه ای که چند روز پیش برگزار شد اعضای شورای شهر و کارمندان شهرداری مسائل به وجود آمده را در حضور مردم مورد بررسی قرار دادند و به نحوی قرار بر آن شد که مسائل به وجود آمده در میان خود اعضای شورا و شهردار و به نحو قانونی حل شود و دخالتی از سوی مردم در کار نباشد تا جو عمومی شهر جهت آن را تغییر ندهد. اما در این میان افرادی در جلسه حضور پیدا کرده بودند که منافع شخصی شان به خطر افتاده بود و به فکر زمین های خورده و نخورده ای بودند که سند قانونی نداشت. و از این میان فردی که یک سال بود خبری از او در شهر نبود و هنوز حکم دادگاهش نخشکیده، دراین جلسه حضور پیدا کرده بود. فردی که همین چند سال پیش به علت واگذاری غیر قانونی پنج هزار متر زمین بی زبان به یک چهارم قیمت اصلی به او از سوی شواری اول شهر وزوان و اشغال غیر قانونی زمین های وقف شده مربوط به مسجد الرضای وزوان و با شکایت ریاست شورای دوم شهر، تحت پیگرد قانونی قرار گرفته بود و حکم محکومیت او نیز با قاطعیت اعلام شده بود. فرد مزبور که به همراه تعدادی از خویشاوندان درجه اول و دوم خود در جلسه حضور پیدا کرده بود با به هم زدن جو اقدام به فحاشی به یکی از دو عضو شورا نموده و در محضر حاضرین به آقای م.ج حمله می برد تا وی را مورد ضرب و شتم قرار دهد که با میانجی گری حاضرین ماجرا ختم به خیر می شود.

سؤالاتی که وجود دارد این است که:
وقتی ماده ای از مواد قانونی به اعضای شورای شهر این اجازه را می دهد که مشکلات شهرشان را با شهردار شهر در میان بگذارند و آن را مورد بررسی قرار دهند، چرا عده ای که حال جمعی شان معلوم است و به تشخّص منفی در شهر شهره اند، بدون هماهنگی قبلی و فقط به نیت بر هم زدن جلسه وارد گود می شوند؟! 
چرا و به چه دلیل کارمندان شهرداری صلاح نمی بینند مسائل به وجود آمده مرتفع شود و چه خطری در آن می بینند که شورا به فعالیت خود ادامه دهد؟!
سه عضو دیگر شورای شهر با در نظر گرفتن چه مواردی پشت دو عضوی را که قصد اجرای مواد قانونی و حق و حقوق خودشان را که به نحوی از حقوق جمعی مردم وزوان نیز هست، خالی می کنند و از قانونی برادری برای بر هم زدن جلسه کمک می گیرند؟!
چرا فرد معلوم الحالی که از زمین خواران شهر و منطقه است و در طول عمر پر برکت خود کاری جز برآوردن منافع مالی و قالی خود نداشته و تنها دلیل مسکوت ماندن پرونده های او مسئولیت خصیر برادر بودن اوست،  باید در جلسه ای به این مهمی شرکت کند، آن هم بعد از یک سال دوری از شهر؟!

***

در مورد کارمندان متدین و متواضع شهرداری هم مسائلی هست که هنوز مجال  بازگو کردنش را ندارم ولی به زودی و با اطمینان حاصل کردن از موارد شنیداری خود آن را نیز مطرح خواهم کرد.

 

*حسنک: ابوعلی حسن بن محمد میکال منشی فاضل و وزیر فاضل محمود غزنوی از خاندان میکائیلیان نیشابور، چون به جانشینی محمد کوشیده بود به غضب محمود متهم به قرمطی شد و به دار آویخته شد.
*میکائیل:خواجه ابوالمظفر علی میکائیل از رجال دربار محمود و محود و مسعود غزنوی که به سالاری حاج از راه بغداد به زیارت خانه خدا رفت.
*مؤاجِر: زن به مزد – آن که زن خود را مباح کند.

6 نظرات:

ناشناس گفت...

ننگرده جون همين زمين خوارها هستندکه دارندحقوق ما رو مي خورندويه آب هم روش

رضا گفت...

همين آقاي به ظاهر محترم مگه نبود که زمين مسجد الرضا و حصا بندي کرده بود تا ب عنوان بار بري ازش استفاده کنه؟

هم ولايتي 1 گفت...

بابا شهردار به اين خوبي نمي تونيد نگهش يدبذاريد بره ژي کارش اين همه کار کرده توي اين چند سال ژارک به اون عظمت رو هم که برامون ساخت و نگهش نداشتيم حالا هم که شوراي شر باهاش نمي سازه مگه يه آدم چه قدر تحمل داره که شما داريد عذابش مي ديد

ميمه اي اصيل گفت...

شما وزواني ها هم تکليفتان باخودتان معلوم نيست

مهام گفت...

سلام ننگرده
چطور مطوری؟
این عکس خیلی قشنگه اینو قبلا دست بهزاد دیده بودم
راستی این بیانیه رو دیگه وردار
فکر کنم بسشه دیگه
در ضمن به این میمه ای اصیل بگو نمی خواد به فکر ما باشید شما برید اول تکلیفتونو با خودتون مشخص کنید بعد بیاید این...کنید.

هم ولایتی گفت...

هم ولایتی فرق میکنه با هم ولایتی 1

با پشتیبانی Blogger.