علم و یقین


آورده اند که در زمانهایی نه چندان دور اندر بادیه بوجعفر حداد را دیدند که بر سر حوضی نشسته بود و شازده(منظور راوی همان شانزده خودمان است) روز بود تا چیزی نخورده بود. وی را پرسیدند: تو را چه نشانده است؟ گفت : میان علم و یقین بمانده ام ، انتظار می کشم تا چه غلبه کند...اگر غلبه علم را بود، آب خورم و اگر غلبه یقین را باشد ، بگذرم! وی را گفتند: زود بود که تو را کاری پیدا آید!
دیروز داشتم از میدان امام حسین شهر وزوان یا همان سوراله خودمان یا فلکه قاسم آباد معروف عبور می کردم با یک نگاه اجمالی به چهار طرف میدان به این فکر کردم که اگر خدای ناکرده در این میدان تصادفی روی دهد کارشناسان راهور چگونه تشخیص می دهند مقصر چه کسی بوده؟
همه ما وزوانی ها شکل سابق میدان را به خاطر داریم، با شکلی تقریباً دایره وار و نسبتاً مناسب. اما چند سال پیش به دلیل این که جوی آب کنار خیابان منتهی به میدان به منزل یکی از ساکنین آسیب می زد مسئولان محترم شهر و منطقه به فکر افتادند و در یک اقدام کاملاً خلاقانه جوی آب را به وسط میدان منتقل کرده و شکل میدان را کاملاً تغییر دادند و هر کس به نوبه خود مدعی شد که بودجه آن را خود من تصویب کرده ام و این من ها آن قدر قابل توجه بودند که کسی به خودش اجازه فکر کردن هم نداد تا بداند که کدام یک از این من ها درست می گویند.فردی که از عبور جوی آب در کنار منزل خود متضرر شده بود مدعی شده بود که بودجه 10 میلیون تومانی این پروژه را خودش تصویب کرده و جالب تر این که استاندار و بخشدار وقت و نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی نیز مدعی تصویب این بودجه بودند . در این میان هیچ کس به این فکر نبود که شهرداری وزوان بار 190 میلیونی ما بقی بودجه مصرف شده را چگونه تاب آورد و از طرف دیگر میدان باز سازی شده تا چه اندازه پاسخگوی 200 میلیون بودجه هدر رفته می باشد.
بودجه 10 میلیونی که افراد مذکور مدعی تصویب آن هستند همان بودجه ای است که هر ساله و از محل حوادث غیر مترقبه به همه شهر داری ها تعلق می گیرد و مسئولان محترم بخش و استان با تغییر نام و کاربری ، آن را به نام میدان امام حسین(ع) وزوان مصرف نموده اند.
از همه این موارد و ادعا ها هم که بگذریم جالب این است که میدان جدید به هیچ وجه کارشناسانه ساخته نشده و فقط قربانگاهی بوده برای بودجه ای که با یک بیستم آن و شاید کمتر از آن هم می شد مشکل جوی آب کنار آن را حل کرد و با عایق بندی جوی آب کنار میدان از نفوذ آب به منزلی که شاید قیمت آن به 60 تا 70 میلیون هم نرسد جلوگیری کرد و به جای این حاتم بخشی بودجه هدر رفته را در حای بهتری صرف کرد. و این مصرف بودجه در شهری اتفاق افتاد که مشکلات اساسی آن هنوز لا ینحل مانده و روز به روز هم حل آن دشوار تر می شود. شهری که متوقف ماندن ساخت سالن ورزشی آن قدمتی برابر با انقلاب اسلامی دارد.
» ادامه مطلب

ما آمده ایم که بمانیم

در نا دیده گرفتن نام و اثر و نظر وبلاگ نویسان وزوانی حکایات فراوانی نقل شده ولی من فعلاً خوصله ام مجال بیانش را نمی دهد بگذارید این بار را بی حکایت بروم سر اصل مطلب
من وبلاگم را روشن کردم و برای این که کسی هنوز از وجود من خبر نداشت رفتم سراغ یکی یکی وبلاگ های بخش و منطقه و از آن ها خواستم که سری به من بزنند یکی دو تا با دعوت و بی دعوت آمدند و سری زدند و حالی دادند و نظری ولی مدیریت وبلاگ وزین صبح میمه نمی دانم از سر چه نیامد که هیچ نظر بنده را هم حذف کرد و یک حال درست و حیابی به من داد .
غافل از این که ما را نمی شود به این راحتی ها از این میدان به در کرد و ما گوی و چوگانمان را برای این بازی از قبل تر ها آماده نموده بودیم
بگذریم، ما هم با کمال پر رویی اعلام می داریم که :
گر چرخ به کام ما نگردد
کاری بکنیم تا نگردد
یا کمی ساده تر و سبک ترش:
چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد
من نه انم که زبونی کشم از چرخ فلک

خالا چه صبح میمه چه هر وبلاگ دیگری که نظر یا مطلب ما را به چیززی نگیرد باید این را بپذیرد که ما آمده ایم تا باشیم و این بودنمان را هم با نوشتنمان مستحکم تر می کنیم و دوره دوره ای نیست که هر نظر و لینکی را یک دیلیت بدهیم به دستش و به قول معروف «آرت و خلاص»
ما را باید با آغوش باز پذیرفت و الا ما خودمان را به آغوش هایی هم که بسته است می پذیرانیم
» ادامه مطلب

روزه عبادی سیاسی


می گویند وقتی سپاه افغان ها به پشت دروازه های اصفهان رسیدند پیکی به نزد شاه سلطان حسین صفوی امد و عرضه داشت که: قبله ی عالم چه نشسته اید که سپاه افغان ها برای رسیدن به ما تنها دروازه ی اصفهان را پیش رو دارند...شاه فوراً و با قاطعیتی مثال زدنی دستور داد که فی الفور امر کنند در حرم سرای خاص شاه آشی بپزند و نذر کنند تا سپاه افغان ها وارد اصفهان نشوند....دستور شاه اجرا شد ولی آش جواب نداد و خبر آمد که افغان ها دروازه را شکسته و به نزدیکی قصر رسیده اند.شاه فوراً دستور داد که همه دعا کنند تا سپاه افغان ها وارد قصر نشوند ولی همانطور که همه می دانند محمود وارد قصر شد و سلطان قدر قدرت ایران تاج شاهی یا همان تاج کیانی مشهور را با دستان مبارک خود بر سر فرمانده افغان ها گذاشت و خاک پاک ایران را تقدیم محمود افغان کرد.
این داستان هنوز از یادم نرفته بود که امروز توی وبلاگ ابن محمود داستان برخورد بزرگان ایرانی در برابر سپاه مغول رو هم خوندم و دیدم خیلی زیبا و به جا با مطلبی که من قصد نوشتنش رو دارم ربط داره ابن محمود می گه :
گویند در آن هنگام که سپاه چنگیز بر دروازه خراسان رسیده بود، با عِده و عُده بسیار، یکی از ملوک خراسان را گفتند، کاری بکن و چیزی بگوی که نفوس بی‌شمار در تلف آید. دشنام و سقط گفتن آغاز نهاد. یکی از مجانین او را گفت: آنچه تو کردی، از ما نیز بر ‌‌آید. چاره‌ای بیندیش و حکیمانه سخن بگوی. گفت: مردمان را گویید فراز آیند که کاری مهم در پیش است. بر بلندی شد و فرمود: بشارت شما را که دشمن با پای خود در گور آمد. زود باشد که بیابان‌های شهر از مردگان آنها چنان بینبارد که گرگان و کرکسان نیز از عهده چریدن آن بر نیایند.
چون مغولان، غارت آغاز نهادند، او را می‌دیدند که براه بادیه می‌گریخت. گفتند: چه گویی درین؟ گفت: درین حکمتی هست، نامعلوم! آیندگان بدانند که ما بر حق بودیم. گویند هزاران هزار نفر از مردم خراسان در آن غوغا فرو شدند.
داشت یادم می رفت اصل مطلبی که می خواستم بگم چی بود! امروز یکی از بچه ها روزنامه ای رو باز کرده بود و می خوند گفت بیا بخون ببین خاتمی چی گفته..چون زیاد اهل سیاست نیستم شروع کردم خبر های حاشیه ی صفحه رو بخونم که چشمم خورد به تیتر یکی از خبر ها به این مضمون :
(پیشنهاد یکی از نماینده های مجلس به نمایندگان دیگر)
خبر رو خوندم نوشته بود:یکی از نمایندگان اصول گرای مجلس پیشنهاد داد نمایندگان برای اعلام مقابله با تحریم ها و قطعنامه ها در ایام اعتکاف سه روز روزه بگیرند
وقتی تا اینجای خبر رو خوندم خنده م گرفت البته نه به خاطر نفس روزه گرفتن بلکه به خاطر هدف روزه گرفتن پیشنهادی بچه ها گفتند به چی می خندی گفتم به پیشنهاد نماینده ی مجلس .گفتند بلند بخون ما هم بفهمیم....دوباره شروع به خوندن کردم تا رسیدم به این قسمت:«به گزارش ایلنا ، سید محمود دولت آبادی در حاشیه ی جلسه ی علنی دیروز در واکنش به قطعنامه ی اخیر شورای امنیت و تحریم های اعمالی مبارک خواهد بود چرا که روحیه ی خود باوری و پیشرفت را برای ملت ایران به ارمغان خواهد آورد وی ادامه داد : پیشنهاد جمعی از نمایندگان برای اعلام مقابله با تحریم ها این است که ملت ایران در ایام اعتکاف سه روز روزه ی عبادی سیاسی گرفته و با این کار خود اعلام کنند که از تحریم ها هیچ باکی نداریم حجه الاسلام حسینی دولت آبادی ابراز امیدواری کرد این طرح در مجلس و در میان مردم فراگیر شود»
باور نمی کنید وقتی این مطلب رو خوندم با چه خجالتی توی صورت بچه ها نگاه کردم...یکی از بچه ها که اهل خوزستان بود برگشت و گفت نماینده ی شما شاهکاره ...گفتم برای چی ؟ گفت: سر همون قضیه ی اعدام اغتشاشگران مگه نبود که با چند تا دیگه از نماینده ها نامه داده بودن به قوه قضائیه تا زود تر اغتشاشگرا رو اعدام کنند...خیلی بهم برخورد که جوابی برای این حرف ندارم..
از همه ی اینها گذشته می خواستم از آقای حسینی بپرسم که جناب آقای حسینی شما که با رأی مردم یک منطقه و به امید یا رفع مشکلات یا حد اقل اصلاح مشکلات اون ها به مجلس رفتید تا به حال چه کار شاخصی برای بهبود وضع مردم این دو منطقه کردید هر چند که در مورد برخوار و دولت آباد که موطن خودتونه تا تونستید کار کردید ولی برای مردم منطقه ی میمه تا به حال چه قدمی برداشتید که حالا رفتید و این پیشنهاد رو به نماینده ها ارائه می کنید . به نظر شما سه روز روزه گرفتن ملت ایران چه دردی رو از اونها دوا می کنه . حالا نه این که بخوام روزه گرفتن رو به چالش بکشم ، نه! معنویت روزه به جای خودش ولی این ار چه سودی برای مقابله با تحریم های جهانی داره؟! آقای حسینی به جای این که با منطق و راه حل های سیاسی جلوی این گونه تحریم ها گرفته بشه چرا باید مقدسات دینی ما مثل روزه به سخره گرفته بشه؟ می دونید اگه این خبر به گوش تحریم کننده ها برسه چه خنده ای سر خواهند داد و به ریش امثال من و شما خواهند خندید؟! نه اقای حسینی به جای این کارها یک مقدار کلاه خودتون رو قاضی کنید ببینید شما که قصد روزه گرفتن دارید بدون روزه تا به حال چه کاری برای این ملت کردید که حالا با روزه از عهده ی اون بر بیاید؟!
» ادامه مطلب
با پشتیبانی Blogger.