ما آمده ایم که بمانیم

در نا دیده گرفتن نام و اثر و نظر وبلاگ نویسان وزوانی حکایات فراوانی نقل شده ولی من فعلاً خوصله ام مجال بیانش را نمی دهد بگذارید این بار را بی حکایت بروم سر اصل مطلب
من وبلاگم را روشن کردم و برای این که کسی هنوز از وجود من خبر نداشت رفتم سراغ یکی یکی وبلاگ های بخش و منطقه و از آن ها خواستم که سری به من بزنند یکی دو تا با دعوت و بی دعوت آمدند و سری زدند و حالی دادند و نظری ولی مدیریت وبلاگ وزین صبح میمه نمی دانم از سر چه نیامد که هیچ نظر بنده را هم حذف کرد و یک حال درست و حیابی به من داد .
غافل از این که ما را نمی شود به این راحتی ها از این میدان به در کرد و ما گوی و چوگانمان را برای این بازی از قبل تر ها آماده نموده بودیم
بگذریم، ما هم با کمال پر رویی اعلام می داریم که :
گر چرخ به کام ما نگردد
کاری بکنیم تا نگردد
یا کمی ساده تر و سبک ترش:
چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد
من نه انم که زبونی کشم از چرخ فلک

خالا چه صبح میمه چه هر وبلاگ دیگری که نظر یا مطلب ما را به چیززی نگیرد باید این را بپذیرد که ما آمده ایم تا باشیم و این بودنمان را هم با نوشتنمان مستحکم تر می کنیم و دوره دوره ای نیست که هر نظر و لینکی را یک دیلیت بدهیم به دستش و به قول معروف «آرت و خلاص»
ما را باید با آغوش باز پذیرفت و الا ما خودمان را به آغوش هایی هم که بسته است می پذیرانیم

5 نظرات:

محمّد گفت...

آرت و خلاص!!!:))

nangordah گفت...

این آرت و خلاص هم برای خودش عالمی دارد و همه جا کاربرد دارد

وزوانی گفت...

ننگرده جونم شما که خودت درد کشیده ای
من رو هم لینک خودت کن.

به نوه و نتیجه هات هم سفارش من رو بکن و بگو مثل علی آقای صباغ هوای ما رو هم داشته باشن.
ما هم بعد خدا جز شماها روی این کره ی زمین نه کسی رو داریم ، و نه کسی محلمون میذاره !

ناشناس گفت...

خسته نباشی

ناشناس گفت...

خسته نباشی دوست عزیز
کلهرودی

با پشتیبانی Blogger.