دیوان انوری

آورده اند که حاکمي وزير خود را امر کرد که همراه با هديه و خواسته نزد پادشاه رود و ديوان انوري را هم با خود ببرد. وزير کتابي را که گفته مي شد ديوان انوري است بي آن که بگشايد با خود همراه کرد. چون به حريم پادشاه رسيد، پادشاه از سختي راه پرسيد. وزير گفت: سختي چگونه سراغي از ما توانست گرفت چون ديوان انوري را همراه داشتيم و گاه به گاه شعري مي خوانديم... پادشاه را خوش امد و فرمود تا ديوان انوري را نزدش آرند. چون کتاب را بگشادند ديوان انوري نبود و وزير شرمنده شد و پادشاه او را به اين دروغ سياست فرمود.
بعضي وقت ها آدم مي ماند که چه بگويد يا چه بنويسد। آن قدر ساده ايم و سهل انگار که خدا مي داند آخر کارمان به کجا نکشد। دلمان هم به اين خوش است که کارمان روبه راه است و دنيا هم به مراد خودمان تنها। داشتم مطلبي را که آقاي فخريان توي وبلاگشان گذاشته بودند مي خواندم। «برداشتي از قنات مزدآباد ميمه به روايت يک مستند ساز»...داشتم مطلبي را که از قول آقاي سعيد زارعيان از دست اندرکاران امر قنات ذکر شده بود و مشخص بود که اطلاعات ذکر شده در مطلب از سوي دوستان ميمه اي در اختيار ايشان قرار گرفته مطالعه مي کردم. مطلب مربوط بود به چهاردهم تيرماه سال جاري. آقاي زارعيان در مورد خصوصيت بارزي نوشته بودند که طبق نوشته ي ايشان مختص به سه قنات بير و مزدآباد و وزوان بوده و در قنات مزدآباد اثري از آن بر جاي نمانده و تخريب شده و نوشته بودند که اين ابداع و ابتکار زاييده ي ذهن خلاق مردم شهر ميمه است. ايشان سد زير زميني و سيستم بند کردن آب قنات را گفته بودند. در نوشته ي ايشان آمده بود که: «آقاي پاسکال کارشناس سازمان يونسکو در بازديد خود از قنوات «مزدآباد و بير» در ميمه آورده است: نگارنده در بازديد از قنوات زيبا و ديدني «مزدآباد و بير» در شهر ميمه اصفهان، ‌سيستم بسيار جالبي را براي مهار کردن آب بکار مي رود مشاهده کردم. اين سيستم در قنات مزدآباد خراب شده و آثاري از آن باقي مانده اما در قنات بير و قنات بزرگ شهر وزوان همچنان فعال است. شرح مختصر اين سيستم در قنات بير چنين است که يکي از ميله هاي قنات را که حدود 600متر از مادر چاه فاصله دارد به قطرحدود 3متر گشاد کرده اند و ديواري به ضخامت 1متر، عرض 3متر و بلندي کل عمق چاه از سنگ و ساروج ساخته اند. بر روي اين ديوار، به فاصله يک متر به يک متر، 7سوراخ استوانه اي به قطر حدود 30سانتي متر تعبيه کرده اند. کوره اين قنات از انتهاي اين ديوار عبور مي کند هفتمين سوراخ 7متر از لبه تاج کوره قنات فاصله دارد اول آذر ماه هر سال، هم دهانه کوره و هم دهانه 7سوراخ را با سنگ و سيمان و گوني هاي پر از کاه مي گيرند. طبيعي است مقداري از آب در پشت اين سد زير زميني ذخيره مي شود. در اواخر فروردين اولين سوراخ را باز مي کنند حدود 10روز طول مي کشد تا آب به زير سوراخ اول افت کند به همين ترتيب پس از حدود هر 10روز سوراخهاي دوم، سوم و الي آخر را باز مي کنند.»
مطلب را که خواندم کتاب قنات سازي و قنات داري اثر استاد عبدالکريم(بهمن) بهنيا را از قفسه ي کتاب ها برداشتم و ورق زدم تا صفحه ي 139 اين کتاب که چنين آمده بود: «نگارنده در آبان ماه 63 در قنات قديم وزوان واقع در بخش وزوان شهرستان اصفهان، سيستم بسيار جالبي را که براي مهار کردن آب در فاصله زماني اول آذر لغايت 25 الي 30 فروردين سال بعد به کار مي رود مشاهده کرده است. بنا به گفته اهالي، اين سيستم در حدود 3000 سال پيش ساخته شده و اين قنات تنها قنات در تمام منطقه اصفهان است که بدين طريق آب زيرزميني را ذخيره مي کند.
شرح مختصر اين سيستم چنين است که يکي از ميله هاي قنات را که حدود 600 متر از مادرچاه فاصله دارد (و احتمالاً چاه ترکان خشکان است) به قطر حدود 3 متر گشاد کرده اند و ديواري به ضخامت 1 متر، عرض 3 متر و بلندي کل عمق چاه از سنگ و ساروج ساخته اند. بر روي اين ديوار، به فاصله ي يک متر به يک متر، 7 سوراخ استوانه اي به قطر 30 سانتيمتر تعبيه کرده اند.کوره اين قنات از انتهاي اين ديوار عبور مي کند. هفتمين سوراخ، 7 متر از لبه تاج کوره قنات فاصله دارد. اول آذرماه هر سال، هم دهانه کوره و هم دهانه 7 سوراخ مذبور رابا سنگ و سيمان مي گيرند.طبيعي است که مقداري از آب در پشت اين سد زيرزميني ذخيره مي شود.تجربه ساليان دراز نشان داده استکه سطح آب به حدود يک متري در بالاي نزديکترين سوراخ به سطح زمين مي رسد. در فاصله ي 25 الي 30 فروردين، اولين سوراخ را باز مي کنند. حدود 10 روز طول مي کشد تا سطح آب به زير سوراخ اول افت کند به همين ترتيب پس از هر 10 روز سوراخ دوم و سوم و ... را نيز باز مي کنند، زيرا زمان افت سطح آب براي هر يک متر حدود 10 روز است. پس از گشودن هر 7 سوراخ که تقريباً تا اوايل تيرماه طول مي کشد، دهانه کوره قنات را باز مي کنند...»
دکتر بهنيا کتاب خود را در سال 68 براي اولين بار توسط بشر داتشگاهي تهران به چاپ رسانده و براي من يکي که جالب بود که نوشته ي آقاي بهنيا بعد از مدتها با تغيير کاربري در مورد قنات بير ميمه ذکر شده البته نويسنده مي تواند اين اشکال را به معترضين بگيرد که من در نوشته ام ذکر کرده ام که اين سيستم در قنات وزوان هم هست ولي اين نمي تواند کذب نويسي و استفاده نابه جا از نوشته ي يک نويسنده که عمر خود را بر روي تحقيق بر روي قنوات ايران گذاشته و کتابي را چاپ کرده که در آن نامي از قنات هاي شهر ميمه نيست و فقط در دو مورد از قنات وزوان نام برده(صفحات 46 و 39) و حتي ننوشته که کدام قنات شگفت انگيز ترين قنات دنياست و کدام نيست را به قول خودمان ماست مالي کند. قضاوت با شما! به نظر شما تا به حال اين نوع نوشته هاي خلاف واقعي که به خورد ما داه شده و کسي نبوده تا صحت و سقم آن ها را برايمان روشن کند در چه وسعت و اندازه اي بوده؟ و آيا باز هم ادامه خواهد داشت يا ...؟!
سد 3000 ساله قنات وزوان

9 نظرات:

نادر توانا گفت...

سلام ننگرده سرنمی زنید به وبلاگم؟نکنه قابل نمی دونید؟

محمّد گفت...

واقعاً متأسف‌ام! به نظرم باید مسئولین شهرمون یه حرکتی بکنند! این رو باید از طرق قانونی پیگیری کنند و شکایت کنند! وگرنه که آقایون خانعلی و خوش‌اخلاق و بیابانی و فتحیان و جمشیدیان کوس بی‌غیرتی‌شون رو باید بزنند! واقعاً که! برای امثال فخریان و معینیان متأسف‌ام که حاضرند دست به همچین کارهایی بزنند...
برای خودم متأسف‌ام که دستم به جایی بند نیست و از من وبلاگ‌نویس کسی حمایت نمی‌کنه تا بتونم بهتر و با اطمینان خاطر بیشتری از حق و حقوق شهرم دفاع کنم...
برای نسل جوان و نوجوان شهر متأسف‌ام که داره چوب حماقت و بی‌تفاوتی نسل‌های قبل به تنش می‌خوره!...
متأسف‌ام...

باب جون گفت...

این میمه ای ها آدم های خطرناک و نامردی هستند. همین معینیان برداشته بیابونای میمه را به اسم باباش سند زده.در صبح میمه هم گفتم که اینها به خودشونم رحم نمی کنند چه برسه به ما.

ما چوب بی عرضگی خودمون را می خوریم والا آمریکا پدر سوختگیش سر جاش ما چرا انقدرخاک بر سریم؟

باب جون گفت...

این میمه ای ها آدم های خطرناک و نامردی هستند. همین معینیان برداشته بیابونای میمه را به اسم باباش سند زده.در صبح میمه هم گفتم که اینها به خودشونم رحم نمی کنند چه برسه به ما.

ما چوب بی عرضگی خودمون را می خوریم والا آمریکا پدر سوختگیش سر جاش ما چرا انقدرخاک بر سریم؟

مزداباد گفت...

همه اینارو گفتین اخرش که چی؟؟؟؟
میمه ای ها ادمای خطرناکی هستند؟؟؟؟
ننگرده محمد؟؟؟
من نوشته های شما بی تفاوت وبابگرده رو که خیلی وقته ننوشته رو هرروزدنبال می کنم واین سبک نوشتن وارجادادن وقاطی کردن برام عجیب بود
اینکه انتقاد می کنید ازجدل از درگیری و بدحرف زدن.
واینکه یاد بگیریم گفتگو کنیم
اینکه بجنگیم با چیزایی که باعث تفرقه می شه وحالا در مورد همه ادمایی که تو 5کیلومتری شما زندگی می کنند این طور گفتن بعیدبود
حالا کاری ندارم با اونایی که این وضعیت رو دوست دارند
من که یک میمه ای هستم هیچوقت به این چیزا فکر نکردم
این قنات اب روانی که به میمه ووزوان واطرافش حیات می ده
تنها کسیم که شنیدم زحمت زیادی واسه نگه داشتن این قنات کشیده ناصرخان گرانمایه بوده که نسبت فامیلیم باوزوونیا داره
این جنگ بین وزوان ومیمه دیگه واقعا مسخره شده
هرچند اقای فخریان باید در نوشتن امانت دارباشه
ولی سزانیست این طورحرف زدن با همسایه
به هرحال خوشحال می شدم اگه این مساله اینطوری پیش نمی رفت
این اب روان می رودپای سپیداری تا فروشوید اندوه دلی نه که تیره کنددلهارا...(با اجازه از سهراب عزیز به دلیل دزدیدن شعرش)
نمازروزه هاتون قبول
یاعلی

باب جون گفت...

وزوان باید یک فکر اساسی بکند
اسارت زیر یوغ میمه و شاهین شهر بس است
به خدا بس است

وزوانی گفت...

شهریم یا روستا؟

محمّد گفت...

رفتم نظر گذاشتم براشون که "این حرفایی که می‌زنید که فرافکنی هستش. مسئله‌ی مطرح شده خیلی ساده است. یه متنی رو که بهنیا در مورد قنات وزوان نوشته برداشتید به نام کس دیگه در مورد قنات میمه ذکر کردید. البته آقای فخریان نمی‌تونه جواب بده چون زحمت این کار رو آقای معینیان کشیده‌اند. اجرشون با خدا" الان که رفتم دیدم نظرم تأیید نشده. حرف بی‌ربطی زدم؟ فحش داده بودم به کسی؟ غیر منطقی بوده نظرم؟ شما چی فکر می‌کنی ننه‌گرده؟!

محمّد گفت...

مزدآباد جون، من تو نظرم به شما و همشهری‌هاتون توهینی نکردم! من بیشتر این پیش‌آمدها رو از ضعف طرف وزوانی می‌دونم. امّا مثل باقی همشهری‌های خودم گله دارم از دست همشهری‌های شما. البته منظورم همه‌ی همشهری‌هاتون نیستا! من خودم با میمه‌ای‌ها نسبت فامیلی هم دارم. امّا این مطلب ننگرده برام خیلی ناراحت کننده بود و واقعاً تأسف خوردم...
درسته، حق با شماست؛ اتحاد باید ملاک باشه. امّا این دلیل نمی‌شه که در مقابل بعضی چیزا ساکت باشیم که! آیا چون اتحاد خوب است ما باید در مقابل همه چی سکوت کنیم؟

با پشتیبانی Blogger.