وزوان و دزدهای گذری

حاتم اصم گوید که در آن حال که قتال با کفّار در پیوست و از طرفین صفوف کشیده شد، شیخ خود را ابوتراب نخشبی دیدم که بین الصفین بخفت و سر بر سپر نهاد و در خواب رفت چنان که غَطیط(خُرخُر) او استماع می کردم. چون بیدار شد و برخاست گفتم: در این وقت عجب دارم از استراحت و نَوم که چگونه باشد! شیخ گفت: اگر این وقت را از وقت زفاف فرقی دانی، ترا از جمله متوکلان نشمرند.
این روزها امنیت وزوان و منطقه، آدم را یاد امنیت لیان شامپو در زمان لین چان می اندازد. آن قدر راحت و بی سر و صدا می آیند و لنگ ظهر دخل مغازه ها را خالی می کنند که حتی عابرینی هم که دارند عرض خیابان را طی می کنند با دیدن دزدها متوجه دزد بودنشان نمی شوند!
خدا را شکر آن قدر هم جنبه انتقاد داریم که زبان منتقد را می کنیم ته حلقش تا خدا نکرده دیگر به انتقاد نچرخد. از آن بالای بخشداری بگیر تا این پایین، همه منتقدیم و بی نقص!
معلوم نیست تا کی باید این سیل دزدی ها دامن گیر مردم منطقه و به طور اخص وزوان باشد!
خاطرتان هست که چند ماه پیش دزدان محترم ریختند توی منزل یکی از طلافروش های وزوان و حالی هم به سر و روی او و خانواده اش دادند و بعد هم با خیال راحت رفتند و مغازه اش را هم خالی کردند. آن ها دستگیر شدند ولی آن قدر زود به آغوش مشتاق مردم شهر برگشتند که دل من یکی دلم قرص شد!
آن روزها دوستی نوشته بود که وزوان شهر امنی است و ما باید شاکر باشیم و قانع. شاید ایشان راست می گفت و وزوان شهر امنی بوده و هست ولی نه برای مردم که برای صنف محترم دزدها!
توی این دو سه هفته به راحتی از سه چهار مغازه شهر دزدی شده و عمق کار را به خوبی می شود از این اتفاقات اندازه گرفت.
وقتی فیلم دزدی یکی از مغازه ها را که توسط دوربین مغازه بغلی ثبت شده بود می دیدم خنده ام گرفت که سر ظهر و در حالی که عابری هم داشت از خیابان عبور می کرد دوستان محترم دزد از خودرویشان پیاده شدند و با خیال راحت رفتند داخل مغازه و دخل را زدند و با همان خیال راحت سوار شدند و رفتند.
حرف بنده این نیست که مثلاً بیایند توی وزوان هم کلانتری بزنند. نه، تا این حد راضی به زحمت نیستیم. حرف من این است که نیروی انتظام نباید برای این بخش یکی دو گشت داشته باشد و تازه مأمورین محترم هم فقط گیر بدهند به این که کارت پایان خدمت توی جیب چه کسی هست و توی جیب چه کسی نیست!
شورای شهر و مسئولین دیگر شهر هم که خیلی خوب به فکر درمان این معضل هستند و صورت مسئله را انگار کاملاً برای خودشان پاک کرده اند.
بهتر نیست شورای محترم شهر که منتخب مردم این شهر است به جای این که وقتش را صرف شناسایی ننگرده و دیگر وبلاگ نویسان گمنام وزوانی کند، یک فکری برای این معضل بکند و از طریق مراجع مربوطه فکری برای امنیت وزون بکند؟!
باور کنید این طور که دزدها دارند پیش می روند دو روز دیگر در می زنند و آدم را در خانه اش توی گونی می کنند و می برند!
اگر شورای شهر و نیروی انتظامی کاری از دستشان ساخته نیست زحمت بکشند و یک مقرری برای این دزدها تعیین کنند تا مغازه دارهای وزوانی ماهیانه آن را به حساب مربوطه واریز کنند تا دیگر قرار نباشد هزینه دزدگیر و قفل و بست مغازه را بدهند، یا لا اقل هزینه ای را برای قفل و بست مغازه های شهر ماهیانه به حساب کسبه بریزند تا با خیال راحت توی خانه بنشینند و فکر قفل و بست مغازه شان نباشند! یا بیایند و تکلیف مردم را معلوم کنند تا بلکه مردم هم به صنف دزدها بپیوندند تا راحت تر کار کنند و نان حلال بخورند!


1 نظرات:

ورورد گفت...

ایول که اپدیت شدی.
میام سراغت.....

با پشتیبانی Blogger.